نوشته های من

نوشته های من

خاطرات
نوشته های من

نوشته های من

خاطرات

بازی


سلام

 این بازی رو توی وبلاگ جوجوخانوم دیدم واسم جالب بود که برای اولین بار توی وبلاگم سوالاتی رو جواب بدم که  جوابهای متفاوتی دارن به شما هم پیشنهاد می کنم بازی کنید.
 

۱.تا حالا شده خواب باشین و یه جورایی احساس کنین و بفهمین که همه چی خوابه و تموم می‌شه؟ حالا اگه امروز یکی بگه همه‌ی این دنیایی که دارید لمس می‌کنید و می‌بینید با همه‌ی اتفاقاتش فقط یه خوابه، آیا شما با وجود این‌که نمی‌دونین تو بیداری و تو دنیای واقعی چی انتظارتون رو می‌کشه باز دوست دارین بیدار شین؟ به نظرتون بیدار که شدین با چه جور دنیایی مواجه می‌شین؟ قشنگ‌تر از الآن یا ...؟
 

بله دوست دارم بیدار شم چون همیشه بهتره زودتر با چیزهایی که بالاخره به سراغتون میاد روبرو شید مهم نیست اوضاع از اون چه که هست بهتر میشه یا بدتر ؛مهم اینه که با شجاعت باهاش مواجه شی.
 

 

2. اگه قرار بود همه‌ی دنیا و فلسفه‌ی زندگی رو تو یه تصویر نشون بدین چی می‌کشیدین؟
 

یه آبشار زیبا که مثل زندگی روان هست و در آخر به جایی زیباتر ختم میشه
 

 

۳. قشنگ‌ترین آرزو و رؤیای بچگی‌تون چی بود؟
 

رویایی از بچگیم یادم نیست مغزم کوچیکتر از این بوده که یه رویا داشته باشم اما رویای الانم رسیدن به روزی هست که مطمئن باشم وقتی که از دنیا میرم خیلی از آدمای دنیا من و کتابهام رو می شناسند و با خوبی ازم یاد می کنند.
 

 

4. بزرگ‌ترین تفاوت زن و مرد از نظر شما چیه؟
 

(به گفته ی دکتر انوشه:)مردها تعدد و تنوع طلب ند(بقیه اش مال خودمه:) اما زن ها حاضرنیستند عشق و علا قه ی پاکشون رو تقسیم کنند و به نظر من اکثر مردها متوجه علاقه و فداکاری های همسرشون نمی شن.
 

 

5. اگه قرار بود یه کلمه رو از لغت‌نامه‌ی زندگی حذف کنین، اون کلمه چی بود؟
 

طمع
 

 

6. چه کسانی هستن که بخواین ملاقاتشون کنین؟
 

موسیو گلابی (صاحب وبلاگ یادداشتهای یک گلابی دیوانه)
المحمد(ص)
کورش
آنتونی رابینز
 

 

7. اگه این امکان به شما داده بشه که بتونین فقط یه سؤال در هر موردی بپرسین و قرار باشه به این سؤالتون جواب داده بشه چی می‌پرسین؟
 

چرا تاریخ رو اینقدر زود فراموش میکنیم؟منظور:در طول تاریخ در اکثر کشورها مذهب اجباری یا همون مذهب واحد باعث سلب آزادی از افراد ،شورش مردم و خیلی دردسرهای دیگه شده.....پس چرا  حاکمان عقب مونده ی ما هنوز دین وسیاست رو با هم قاطی میکنه؟؟؟؟؟!!!!!!!(شاید این حرفم تکراری باشه اما هیچ وقت کسی جواب قانع کننده ای نداده)
 

 

  8. اگه قرار باشه برای همیشه از این دنیا برین و بخواین یه یادگاری ازش داشته باشین چی برمی‌دارین؟
 

دفتر خاطراتم که یه عکس از خانواده ام توش هست
 

 

 9. قشنگ‌ترین جمله‌ها یا بیت شعرهایی که خیلی بهش معتقدین رو بنویسین.

 

محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت         مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست 

گفت: مستی زان سبب افتان و خیزان می روی    گفت: جرم  راه رفتن نیست   ره  هموار نیست

گفت: میباید   تو   را    تا    خانه    قاضی    برم    گفت:رو صبح آی قاضی نیمه شب بیدار نیست

گفت: نزدیک  است  والی  را  سرای  آنجا شویم   گفت:  والی   از  کجا  در  خانه  خمار  نیست؟ 

گفت: تا  داروغه  را  گوییم  در   مسجد   بخواب    گفت :  مسجد   خوابگاه   مردم   بدکار  نیست

گفت: دیناری  بده   پنهان    و     خود  را  وارهان   گفت:  کار  شرع   کار   درهم   و  دینار  نیست

گفت:  از   بهر   غرامت    جامه ات   بیرون   کنم    گفت:پوسیده است جز نقشی زپودوتار نیست

گفت:  آگه   نیستی  کز  سر   در  افتادت  کلاه ؟   گفت: در  سر  عقل باید بی کلاهی عار نیست

گفت:می بسیار خوردی این چنین بی خود شدی  گفت : ای بیهوده گو  حرف کم  و بسیار نیست

گفت:باید  حد  زند  هشیار  مردم  مست  را

گفت:هشیاری بیار اینجا کسی هشیار نیست

 

ـدر نگاه کسی که پرواز را نمی فهمد هر اندازه اوج بگیری کوچکتر خواهی شد «آلبر کامو»

ـلذت بزرگواران در طعام دادن است ولذت افراد پست در طعام خوردن است «علی (ع)»

ـخوابیده را می شود بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب زده است نه!«سقراط»

ـاگر دین ندارید لااقل آزاده باشید «حسین (ع)»

 

 

 10. به نیمه‌ی عمرتون می‌رسین و مثل بعضی قبایل رسمه که یه اسم جدید برای خودتون انتخاب کنین. چی انتخاب می‌کنین؟ 

 

ستاره مهر

 

 

 11. با «ماوس»، «درخت» و «سیاست» یک جمله بسازید.

 

ای موش ها مانند موس از درخت سیاست بالا روید.


 

سال love

امسال عروسی ها خیلی زیاد بودند دقیقا 5 تا عروسی داشتیم تا یکی رو رد می کردیم نوبت یکی دیگه میشد؛نه به پارسال که تشنه یه عروسی بودیم نه به امسال که هر کی رو می بینیم عروسیشه!!!!!فوق العاده است!به نظرم اگه امسال رو سال عشاق نامیده باشم توجیه شده باشه؟! 

یک هفته پیش برای اولین بار رفتیم آستارا؛ 

البته با اون چیزی که دیگران تعریف می کردند و من انتظار داشتم خیلی فرق داشت،خب من فکر می کردم خیلی قشنگتر باشه! 

ماسوله هم رفتیم. خیلی قشنگ بود.جالب این جا بود که خونه هاش فقط بیرونش روستایی بود و فقط کافی بود توش رو می دیدید: مبل، کابینت های ام دی اف  ، ال سی دی ،یخچال آبسردکن دیگه فکر نمی کردی توی یه خونه روستایی رو میبینی،البته من نمی دونم که اگه با همون وسایل ابتدایی زندگی کنند بهتره یا مدرن شن و با تکنولوژی پیش برن؛اما به هر حال خوب بود که حداقل بیرونش شکل روستاییش رو حفظ کرده بود. 

دیروز وقتی داشتم با یک شخص شخیصی می چتیدم و ایشون از من پرسیدند که می خواید عکسم رو ببینید؟من هم بدون هیچ علاقه ای گفتم نه3 دفعه این درخواست رو با 2دقیقه فاصله تکرار کرد من هم دیدم ایشون خیلی مشتاقند قبول کردم و عکس رو گرفتم. 

آخر گفتگومون گفت با اجازه هکتون کردم!من:   نه؟!!!!!!!!!!!! 

بعد یه یه گفتگوی توپ با هم داشتیمو گفتند که اگر با من تماس بگیری مشکلی پیش نمیاد. 

به نظرتون من چکار کردم؟  

نمیدونم شما چه حدسی می زنید.اما من سریعا عکسش رو پاک کردم و همینطور عکسای توی کامپیوترو و البته از addlistam هم پاکش کردم. ignoresh هم کردم .بعد هم کامپیوتر رو خاموش کردم فکر نمی کنم دیگه به اطلاعاتم دست پیدا کنه؟؟؟!البته الان که فکرش رو می کنم می بینم که شاید اصلا هکر نبوده و به بیان واضح تر اسکلم کرده  .

 خدا رو شکر قبلا همه عکسا رو ریخته بودم توی سی دی و الا عکسای عزیزم از دستم رفته بودند.
از شمال که میومدیم 2تا بسته قره قوروت گرفتم از اونجایی که من اصلا فشار ندارم قره قوروت می تونه دوای درد من باشه؛به همین دلیل هم وقتی دیروز یه بسته خوردم و فشارم به زیر زمین رفت .فقط کافی بود که از جام بلند شم اونوقت چنان سرگیجه ای می گرفتم که یکی باید از خوردنم به در و دیوار جلوگیری میکرد .  
     

 

 

 

بعدا نوشت:داشتم کامنت ها رو جواب میدادم یهو برق رفت وقتی دوباره اومدم دیدم فقط دوتا از کامنت هایی که جواب داده بودم مونده وبقیه پریدن!!گفتم بیام بگم که فکر نکنیدخوردمشون

تولدم مبارک

سلام این یک ماه رفته بودم مسافرت جاتون خالی خیلی خوش گذشت. 

24تیر هم تولدم بود  

تولدم با کمی تاخیر مبارک